
برخی از رسانهها با انتشار اخباری مبنی بر اینکه مقامات فدراسیون فوتبال در کرمان قول همکاری برای بقای مس در لیگ برتر را دادهاند، را قویا تکذیب میکند و اعلام میدارد این اخبار در راستای جوسازیهایی است که در پایان فصل برای تیمهای پائین جدول انجام میشود.
بدیهی است مقامات فدارسیون فوتبال هیچ قولی مبنی بر همکاری جهت بقای مس در لیگ برتر به این باشگاه ندادهاند و تیم فوتبال مس سعی میکند فارغ از این اخبار که بیشتر در صدد تحت تاثیر قرار دادن جو تیم فوتبال مس برای چهار بازی حساس پیشروی خود است، با کسب نتایج لازم در این بازیها خود زمینهی بقای خود در لیگ برتر فصل آینده را فراهم کند.
البته هواداران مس بیتوجه به این حاشیهها بهترین کمک را به مس خصوصا در دو بازی خانگی برابر سپاهان و صبا انجام خواهند داد و اصلا تحت تاثیر این خبرهای کذب قرار نگیرند و همچنان حامی تیم خود در این بازیهای حساس باشند.
ابتدا به این نکته اشاره می کنم که :
نکته دیگری که وجود دارد اینست که:
نمیخواهم بگویم که بعضی دوستان یعنی تبریزی ها و تهرانی ها و شهر های دیگر همه بد هستند
اما خداییش هیچ فکر کرده اید :
* اگر مس قهرمان میشد اوضاع به گونه دیگری پیش می رفت ؟
* ایا همه از کرمان راضی بودند؟
* یا ارزوی ماندنمان را داشتند؟
* یا اینکه از فرهنگ بالای ما تعریف می کردند؟
*یا حاشیه درست نمی کردند؟
* یا به تمسخر ته جدول بودنمان نمی نشستند ؟
وهزاران علامت های سوال دیگر ....
مهم اینست که مس در بازی هایش قشنگ بازی می کند و با امید زنده هست فقط مثل تیم های دیگر به کمی شانس ونیاوردن بد شانسی هایی مثل خوردن توپ به تیر دروازه و گل نشدن پنالتی و... نیاز داریم اری در ته جدول ایستادیم با بازی های قابل قبول و بدشانسی های فراوان از اینکه تیم اول جدول باشیم و بد بازی کنیم بهترست. تنها امیدمان به خدا یمان و غیرت بازیکنانمان همچون حسین خانی و ادینهو و جهانی و رودباریان و فرهاد سالاریست این اخرین امید هواداران در روز پنجشنبه است چراکه همه وهمه به یک جمله اعتقاد داریم :
* در نا امیدی بسی امید است*
مس خسته من پیش به سوی دروازه ی امید با تشکر از همه دوستان واقعی از جمله هواداران بزرگ مس و هواداران اصیل تراکتور از حضور درخشان و گرمشان بدون بی احترامی ها در کرمان متشکریم _ کورش

|
شبی که اخلاق در کرمان معنا شد؛ رسانههای کشور چشم دیدنش را داشتند؟!
ارسال فرهنگ چندهزار ساله دیار کریمان به کل ایران
هرچند در پایان بازی فینال حذفی با جامی که برروی دستان بازیکنان مس بالا نرفت خستگی به تن همهی کرمانیها ماند، اما همین بازی بدفرجام قهرمانان فراموش نشدنی برای همیشه در ذهن فوتبال ایران باقی گذاشت.
از چند روز پیش از این بازی برخی از رسانهها به خصوص آنها که چشم دیدن برگزاری فینال بین دو تیم شهرستانی در یک شهرستان یعنی کرمان را نداشتند، به صورت مداوم از اتفاقات احتمالی ناگوار این بازی مینوشتند.
آنها آنقدر شرایط زمین و زمان و سکوها و... را بد جلوه میدادند که خیلیها به طور قطع در این بازی حادثهای بد رخ خواهد داد. این جو سازیها حتی تا چند ساعت مانده به شروع بازی نیز ادامه داشت اما با آمدن دوربین به داخل ورزشگاه باهنر کرمان به طور کلی مشخص شد همهی این صحبتها تا چه اندازه بیاساس بوده است.
در حالی که انواع و اقسام اهانتها و حرفهای رکیک در ورزشگاه آزادی شنیده میشود، هواداران مس کوچکترین اهانتی نه به تیم حریف کردند و نه به هواداران آنها...جالب بود که پس از هدر رفتن اولین موقعیت تراکتورسازی و صدای افسوس تماشاگران تراکتور، خیلی از میهمانانی که از تهران و تبریز به کرمان آمده بودند و خبرنگاران رسانههای کشور منتظر بودند تا لفظ زشتی که در ورزشگاه آزادی متداول شده است را بشنوند و برای آنها واقعا جای تعجب داشت که ادب در ورزشگاه کرمان تا این حد رعایت میشود.
هواداران مس تنها با تشویق تیم خود و رعایت احترام شان ورزشگاه فضایی ایجاد کردند که همهی آنهایی که برای اولین بار به ورزشگاه باهنر میآمدند و شخص علی کفاشیان و تاج از این وضعیت شگفتزده شوند.
هواداران مس حتی زمانی که تیمشان یک بر صفر عقب بود و حتی زمانی که بازی را باخت، با شعور و فرهنگ بالای خود ورزشگاه را ترک کردند و کوچکترین مشکلی درست نکردند و هواداران تراکتور بیهیچ مزاحمتی جشن خود را در ورزشگاه باهنر برگزار کردند و بیآنکه حتی کوچکترین اتفاقی در خارج از ورزشگاه رخ دهد از استادیوم بیرون رفتند تا ثابت شود فرهنگ بالای کرمانیها تا چه اندازه جلوه میکند.
کرمانیها هیچ انتظاری نداشتند که این رسانهها کوچکترین اشارهای به این رفتار آن ها بکنند هیچ، انتظار تشکر و تقدیر هم ندارند چراکه میدانند فرهنگ غالب برخی رسانههای ما نیز همان فرهنگ زشت رایج در اکثر ورزشگاههای کشور از جمله ورزشگاه آزادی را میطلبد و اصلا قرار نیست جوی مثل جو ورزشگاه باهنر الگوی استادیومهای کشور باشد.
همانطور که پس از بازی نه در تلویزیون به این مسئله اشاره شد و نه در رسانهها به این موضوع پرداختند.
اما برای همهی کرمانیها قهرمان واقعی همانهایی بودند که روی سکوهای ورزشگاه باهنر در روز جمعه پرچم نارنجی داشتند. همانهایی که سفیران فرهنگی کرمان در ایران شدند و ثابت کردند که تا چه اندازه این مردمان اصالت و ادب دارند.
باشگاه صنعت مس کرمان به این هواداران و مردمانش مینازد و دست آنها را میبوسد که این چنین بزرگی منش خود را نشان دادند. قهرمان واقعی این پهلوانان هستند که اخلاق را در ورزشگاه معنا کردند.
موسوم اشک های ما...فصل تلخی است و روزگاری دشوار...اگر عمری باشد هیچگاه دوست نداریم این روزهای پرمهنت را به یاد بیاوریم اما چه کنیم که این زحم ها...این بار سنگین...این سر به شانه افتاده جزیی از روزگاره خاطرات ما می شود...
لب هایمان گزیده شده است...صورتمان خراش خورده و صدایمان سرشار از بغض و چشم هایمان سنگین است...به آغاز فصل سرد خیلی وقت بود ایمان آورده بودیم اما باورش نداشتیم...شاید حالا زمان آن بود که به ذات خود برگردیم...ذاتی که با درد و سختی آمیخته شده...تا بازهم مرحمش را همان صبوری کنیم که آن هم همه وجود ما شده است...غم بر دل های ما بارش می کند و هرچه به این سو آن سو هم دویدیم سرپناهی ندیدیم که زیر آن ارام بگیریم...سایه بان جام حذفی هم کابوسی شد که وقتی به آن رسیدیم مصیبت شد و بر سرمان بارید. غم در دل هایمان جا خوش کرده است و بیرون نمی رود... البته که دل های ما آنقدر میهمان نواز هست که به همان اندازه ظرفیت شادی را داشته باشد برای این غم ها هم فراخ باشد...بازهم صبوری می کنیم...بازهم خدارا شکر می کنیم و بازهم چشممان را به آسمان می دوزیم تا برایمان رنگین کمان بیاورد... این بارش خشمگین روزی بالاخره تمام می شود...ما کبوترهایمان را در آسمان می بینیم و آن زمان است که رو سیاهی را به زغال می گذاریم.... ما همچنان سرافرازیم....سرافراز به صبوریمان...مثل همان تاغ و گز های کویر....هرچه هم غم ما را بسوزاند با کوچکترین لبخند آسمان خودمان را به زندگی دعوت می کنیم... آنقدر بهانه برای زنده ماندن داریم که در این روزگار پر مصیبت از مس مان چشم برنداریم....اجازه نمی دهیم هیچ کس، هیچ زمان، هیچ جا آن را از ما بگیرد....شاید خیلی ها پرونده اش را همانند شاهین بوشهر ببندند و شاید خیلی ها روزگار همه آن هایی که نارنجی بر تن کردند و همه این سال ها نامش را فریاد زدند دیگر در تاریخ دنبال بگردند...ولی ما زنده ایم و تا روزی که ما زنده ایم مس زنده است...غصه می خوریم...اشک می ریزیم....فصل سرد را باور می کنیم....اما تن به زمستان نمی دهیم...ما منتظر بهاریم...بهاری که تجربه اش کرده ایم و دل هایمان را تا ابد زیبا کرده است.... ما خودمان برف های دلمان را پارو می کنیم...گوله در سرمای سیاه هم که بشویم منت ترحم دیگران را نمی کشیم.....ما روی دو پای خود می ایستیم و از راهش دست مس را هم می گیریم که بلند شود....هنوزم زنده ایم و زنده بودنمان را خاری می کنیم به چشم همه مردم زوال پرست....دوستان تا وقتی با هم هستیم زنده ایم.... و تا وقتی زنده ایم به رنگ نارنجی هستیم و تا وقتی نارنجی هست.... مس زنده است...
رفقا...دوستان...دست یکدیگر بگیریم...قدم بزنیم در سرزمین امید...فریاد کشیم زندگی را...صدا کنیم نفس را...خورشید حق ماست...باهم قد ما به بلندی آسمان...تا رسیدن به ابرهاست...با هم می مانیم....اشک هایمان را باران می کنیم....برای شستن ابرهای روی خورشیدمان....بغض هایمان را صدا می کنیم....برای خرد شدن این کوه غم... روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و شادی دست های ما را بوسه خواهد زد....تا دنیا می چرخد...قلب ما می زند...برای همیشه...
لوکا بوناچیچ سرمربی مس کرمان برخوردی تند با مدیرعامل سابق این باشگاه داشت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ بوناچیچ که تیمش فینال جام حذفی را به تراکتورسازی واگذار کرد، دو روز قبل از فینال در هتل محل اقامت مس با شهبازی مدیرعامل سابق این باشگاه روبرو شد. شهبازی که در حال حاضر یکی از مدیران کارخانه مس است، قصد داشت با لوکا دست بدهد اما سرمربی مس با دست به سینه او زد و گفت: «ما این همه مدت در هتل بودهایم، اما شما الان آمدهای حال ما را بپرسی؟»
قربون غیرتت کاش مسولین ما از تو یاد میگرفتند
گفتیم بازیکن نداریم، بازیکن هم گرفتیم...هوادار هم با توجه به بازی های بد، برخورد های بد، و نتیجه های نامطلوب، به ورزشگاه اومد.
خلاصه همه کار کردیم اما کاری که باید اول میکردیم نکردیم و اگر بازهم نکنیم سرنوشتی بهتر از پاس و شاهین و برق و ابومسلم و تیم هایی که رفتند و رفتند نخواهیم داشت.
آقای ایرانمنش لطفا این چند خط را بخوانید
یه زمانی رئیس کانون هواداران آقای رضا خادمی بود. یه زمانی اکبر زنگی آبادی توی کانون هواداران بود. وقتی میومدیم ورزشگاه و ورزشگاه پر می شد ، همه یک صدا تیم رو تشویق میکردن. مردم که عوض نشدن، اینا همون هوادارا هستن... متاسفانه باید چیزی رو که اول فصل بارها گفتم باز هم بگم. از اول فصل آقای تقوی و دستیار هاشون توسط یه عده از همین اعضای کانون کتک خوردن علاوه بر اینکه اون رو از دست دادیم،اعتبار خودمون رو هم زیر سوال بردیم. توی بازی ها همیشه شاهد برخورد بد آقایون با هوادار ها بودیم... شعار ها نا هماهنگ... مشکلات داخلی و بین اعضا... متاسفانه افرادی که به عنوان لیدر در اختیار باشگاه داریم افراد کاملا بی لیاقتی هستن..عامل تمام مشکلات مس همین اشخاص هستن... آقای ایرانمنش چرا 10000 هوادار توی ورزشگاه باشه اما معلوم نباشه چی شعار میدن؟؟؟ علتش اینه که لیدر ها هرکدوم کار خودش رو می کنه...اول بازی درگیری خیلی شدیدی رو دیدیم که واقعا خجالت زده شدیم... آقایون فقط به فکر گرفتن پول و پاداش و گرمکن و لباس هستن.یادش بخیر روزایی که اکبر زنگی آبادی ورزشگاه 15000 نفری رو یکصدا و یکپارچه می کرد و همه باهم تشویق می کردن.اما الان
آخر بازی خبری از لیدر ها نبود.. تا تیم گل خورده آقایون غیبشون زده...نه شعار درستی میدن نه هماهنگ هستن و متاسفانه فرهنگ و ادب هم زیر سوال بردن. آقای ایرانمنش همه چیز توی تیم عوض شد. لطف کنید کانون هواداران رو هم یه تکونی بدید.

دیدار فینال جام حذفی از ساعت 16:10 امروز (جمعه) 25 بهمن ماه با قضاوت یدالله جهانبازی در ورزشگاه امام علی(ع) کرمان آغاز شد و با برتری یک برصفر شاگردان تونی اولیویرا، تراکتورسازی برای نخستین بار قهرمان این مسابقات شد. سعید دقیقی در دقیقه 51 تک گل بازی را به ثمر رساند.
به نقل از تسنیم، در لحظات ابتدایی مس فشار روی دروازه تراکتورسازی را آغاز کرد که حاصل آن کارت زرد برای مهدی کیانی، یک ضربه ایستگاهی و شوت ادینیو بود که از بالای دروازه تراکتورسازی بیرون رفت. دقیقه 15 ضربه سر ادینیو با اختلاف از کنار دروازه حامد لک عبور کرد. لحظاتی بعد خطای شیث رضایی روی کریم انصاریفرد، ضربه ایستگاهی علی کریمی که به اوت رفت را به همراه داشت.
دقیقه 23 هیجان انگیزترین اتفاق بازی رخ داد و شوت زاویهدار ادینیو با برخورد به نوک انگشتان حامد لک و تیر دروازه به زمین بازگشت. در ادامه بازی افت محسوسی داشت و تا لحظات پایانی نیمه نخست موقعیت جدی روی دروازه 2 تیم ایجاد نشد. تنها در دقایق پایانی شوت حسینخانی دروازه تراکتورسازی را تهدید کرد اما در نهایت این نیمه بدون گل پایان یافت.
نیمه دوم با شوک تراکتورسازی آغاز شد. دقیقه 51 حرکت انصاری فرد درون محوطه جریمه و جا ماندن 2 مدافع مس، فرصت را برای سعید دقیقی فراهم کرد تا گل برتری تیمش را وارد دروازه مس کند. بعد از این دیدار حملات پردامنه اما کم دقت مس آغاز شد.
دقیقه 68 شوت حسین خانی با اختلافی اندک از بالای دروازه تراکتورسازی به بیرون رفت. لحظاتی بعد پیمپائو بازیکن برزیلی بجای جواد کاظمیان وارد زمین شد و سپس سعید دقیقی کارت زرد گرفت. در تیم مس هم اسماعیل بیگی بجای ابراهیمی راهی زمین شد.
بازی در حالی به دقیقه 80 رسید که ضربه سر ادینیو و شوت حسن زاده هم نتوانست دروازه تراکتورسازی را باز کند. در فاصله 5 دقیقه مانده به پایان بازی سعید دقیقی جای خود را به فرشاد احمدزاده داد. دقیقی با گلزنی مقابل فولاد خوزستان در دیدار نیمه نهایی و بازی فینال برابر مس نقش بزرگی در قهرمانی تیمش داشت.
انصاریفرد دقیقه 86 قدر اشتباه شیث رضایی را ندانست و توپ را از مقابل دروازه مس به بیرون زد. ضد حمله ترفند شاگردان اولویرا برای کاهش فشار حملات مس بود. در دقایق پایانی فرشید طالبی جانشین علی کریمی شد.
در نهایت این دیدار با برتری یک بر صفر شاگردان تونی اولیویرا خاتمه یافت تا تراکتورسازی، اولیویرا و علی کریمی نخستین قهرمانی حذفی در فوتبال ایران را جشن بگیرند.
.: Weblog Themes By Pichak :.