از روز جمعهی این هفته دورانی برای مس آغاز میشود که تقدیر این تیم را برای چند سال ثبت میکند....تقدیری که میتواند این تیم را در لیگ برتر نگه دارد و یا اینکه داستان متفاوتی برایش بنویسد.
از روز جمعه هر فرد هرچه در توان دارد باید به صورت حداکثری برای مس خرج کند...مربی بیشتر فکر کند، بازیکن بیشتر بدود و هوادار بیشتر فریاد بکشد. همین بیشترهاست که امتیاز مس را بیشتر میکند تا آنجا که مس از جایی که نباید باشد، فرار کند.
همه این بیشترها زمانی تسهیل میشود که سکوهای ورزشگاه کرمان بیشترین هوادار را داشته باشد. شاید بیش از همه این بیشترینها مس به همین مقوله نیاز دارد تا اتفاقات خوبش را رقم بزند. کرمانیهایی که از این امر تجربه بسیار موفق دارند بازهم آن را به کار میبندند.
تجربهای که دو سال قبل در بازی مس و شاهین بوشهر رقم خود. تیم همان تیم بود و بازیکنان همان و هیچ عاملی تغییر نکرده بود ولی در یک زمینه تغییر اصلی رخ داده بود و آن زمانی بود که سکوهای ورزشگاه باهنر یکایک پر شده بودند...همین تغییر کافی بود که کل مس هم تغییر کند و مسی که در آن فصل خیلی سخت گل میزد و خیلی سخت پیروز میشد، زمانی که از شاهین بوشهر در کرمان دو بر یک عقب افتاد، به واسطهی همین سکوها و همین فریادها، آن بازی فینال گونه در آن یومالتقدیر را سه بر دو میبرد تا سرنشوت را به نفع خود عوض کند....
و چه لذتی داشت شادی آن پیروزی همگانی. لبخندی به اندازهی پیکر یک استان برروی لب همهی کرمانیها... امروز همان یومالتقدیر است. مس هوادارانش را میخواند و هواداران مس را، تا از همین اولین بازی نیم فصل دوم کاری آغاز شود که پایانش لبخند و شادمانی باشد.
امروز در مس درد همان درد مشترک است و رزم هم همان رزم مشترک...هیچ یک از هواداران و مس نباید در این رزم و درد مشترک تنها بمانند و ورزشگاه باهنر کرمان همان میدان نبردی است که باید با آن پشت یکدیگر را کوه کنیم... مس از آن روزی شکست خورد که صندلیهای خالی باهنر برایش شکلک در آورد. مس آن روزی سپر انداخت که فریادی برای برخواستن با سپر نشنید و مس از آن روزی خود را در قعر جدول دید که هرچه نگاه کرد همراهی در نزدیکترین میدان مسابقه اش ندید...
اما امروز فرصت برای جبران همه آنها باقی است و فردا بسیار دیر است. مس باید امروز فریادی برای تحریک شدن بشنود. رقیبان مس امروز باید خشم مقدس یک استان را با رعایت احترام به حریف ببینند...فریادی که امروز در گلو بماند فردا بغض میشود و شاید هیچگاه نترکد و چه سخت است این درد...
از روز جمعه زمان انداختن طرحی نو است...طرحی که سکوهای ورزشگاه باهنر را به رنگ زیبای نارنجی در میآورد و طرحی که بازی و نتیجههای تیم مس را با تغییر از همین نقطه، عوض میکند...
نیم فصل دوم، نیم فصل پیروزی است...با حضور هواداران. با حضور بازیکنان با غیرتی که با دیدن چشمهای نگران به خود، شرم میکنند که دیگر اشتباه کنند و در نبردن رکورد بزنند. نیم فصل دوم میعادگاه رکوردهای جدید برای مس است...رکورد در گل زدن، رکورد در بردن، رکورد در شادی و رکورد در هوادار...ثابت کنیم که برق شیراز، ابومسلم، استقلال اهواز، شاهین نیستیم...
امروز زمان اثبات است و فردا بسیار دیر....
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.